من انسانی صبور هستم ولی بعضی وقتها فکر می کنم خداوند جواب انسانهای عجول و آنهایی را می دهد که زودتر لب به گله و شکایت باز می کنند . من پدر و مادر را از دست داده ام ولی باز هم صبور هستم ولی گاهی اوقات احساس می کنم به بن بست رسیده ام . راهنمایی بفرمایید .

پاسخ اینجا باز فرق بین صبر منفعل و صبر خلاق است . انسان وقتی در موقعیت هایی قرار می گیرد که کاری از دستش برنمی آید بجای صبر منفعل کردن می تواند صبر خلاق دشاته باشد یعنی حواسش باشد که خداوند طرفش است . ان الله اشتری علی المومنین . خداوند مشتری است و پای کار من ایستاده و به بالاترین قیمت هم می خرد . اینکه ما بتوانیم درموقعیت های سخت حواسمان باشد که وقتی خدا نعمتی را از ما می گیرد برای این است که در ما یک ظرفیتی را ایجاد بشود . اشکال ما این است که فکر می کنیم که انسانها مثل لامپ هستند . مثلا لامپی که در یخچال است با لامپ پر مصرف فرق می کند و اگر اضافه تر از به آن ولتاژ برسد می سوزد واز بین می رود . ولی ما این جوری نیستیم و ظرفیتهای قابل گسترش داریم .دقیقا فرایند صبر با همین ویژگی است . اینکه دوست مان فکر کرده خدا جواب انسانهای عجول می دهد این طور نیست . انسانهای عجول در حقیقت با انسانهایی که در سرعت گرفتن در کار شدید هستند امکان دارد که اشتباه بشوند . انسانهای عجول انسانهایی هستند که می خواهند کاری را با شتابزدگی انجام بدهند بدون اینکه برایش تدبیر و برنامه ریزی داشته باشند ، اینها معمولا مجبور هستند که یک کار را چند بار انجام بدهند . مثلا کسی که می خواهد به سرعت به جایی برسد معمولا چیزی را جا می گذارد و اشتباه می کند و باید آنرا چند بار تکرار کند ، به این انسان ، انسان عجول می گوییم اما انسانی که سرعت می گیرد خدا می فرماید : سرعت بگیرید از همدیگر در کار خیر . این ها انسانهایی هستند که برنامه ریزی می کنند و نمی گویند که خدا الرحم الراحمین است و یک جوری می شود ، خدا همان جوری که بخواهد می شود و تلاش ها و مستولیت های خودشان را که انجام نمی دهند پای خدا می گذارند . خدا می فرماید که به من توکل بکن، توسل به اهل بیت را داشته باش ، تلاش تان بی نهایت باشد و در جاهایی که کاری از دست تو بر نمی آید خدا برای تو نقشه ای دارد که با توانمندی های تو تطبیق پیدا می کند و آن استعدادها و توانمندیها باید در تو شکوفا بشود . و این مشکلی را که داری راه حل های جدید پیدا کنی . اگر نداشتن پدر و مادر بزرگترین غم عالم بود البته بزرگ است ولی بزرگترین نیست ، خداوند آنرا برای پیامبرش که عزیزترین فرد عالم است قرار نمی داد . خداوند پیامبر خاتم را یتیم قرار می دهد تا آن استعدادهای ویژه در حد نهایت خودش بوجود بیاید . اگر صرف بودن پدر و مادر بالای سر حضرت موجب می شد که ایشان توانمندی های ویژه داشته باشد ، خدا برای پیامبر این را قرار می داد . پس این یک موقعیت ویژه است . پس در این موقعیت خودت را پیدا بکن بدان که خیلی از توانمندیهای تو در نداشتن آن تکیه گاهها قابلیت رشد پیدا می کند اما اگر به داد خودت نرسی ، این اتفاق نمی افتد . کلی دل خوری ، ناراحتی و فرافکنی خواهی داشت که دیگران را مقصر می دانی بخاطر اینکه خودت مشکل داری .

مشاور: نیلچی زاده