:سوال

!با سلام و عرض ادب
.بحثی است که مدت هاست ذهن مرا مشغول کرده و تا امروز کسی پیدا نکردم کمکم کنه و امیدوارم شما راهنماییم کنید
یکی از دوستان صمیمی من که حدود یک سال است با یک پسر ارتباط دارن دوستم پسره رو واقعا دوست صمیمی خودش میدونه و هر مشکلی برای پسره پیش بیاد دوستم پای همه چی وای میسه و مشکل پسره رو حل میکنه در حالی که پسره تا امروز اصلا در حق دختره دلسوزی نکرده ظاهرا یک ماهی هست که اخلاق و برخورد پسره زیاد از حد بد شده و دوستم رو نوکر خودش میدونه چندین بار هم پسره ازش خواسته که باید از هم جدا بشیم ولی دوستم زیادی بهش وابسته شده و من از دوستای صمیمیش هستم و نمیدونم چطور باید کمکش کنم یه جورایی داره منت پسره رومیکشه واقعا روی اعصاب دختره هم اثر گذاشته... ممنون میشم راهنماییم کنید
:جواب
                                                              ...دوست خوبم سلام امید که حالت خوب باشد
نامه ات  راخواندم،ازاینکه نسبت به دوستت ،تااین حد احساس مسئولیت میکنی، خوشحالم.هرچند بد نیست به این نکته توجه کنی که ما اگر چه نسبت به دیگران مسئولیم،اما هرکسی در وهله اول نسبت به سرنوشت خود مسئول هست
به هر حال ما درمورد اطرافیان  سعی خودمان رامیکنیم ونتیجه را به خداوند واگذار میکنیم
در مورد دوست شما ،لازمست ذکر کنم که وی الان به شدت به کمک و همراهی شما احتیاج داردچون تا قبل از اینکه رابطه اش بافرد مورد نظر به هم بخورد تصورش این بوده که او بهترین حامیش میباشد ولی الان که او پشتش را خالی
کرده ا حتمال بروز افسردگی ولو خفیف در مورد اوداده میشود
شماقبل ازاینکه دوستتان را نصیحت نمایید لازمست احساسات او را درک نمایید و به بحرانی که او الان باآن روبرو هست بیندیشید،فراموش نکنید که او فعلا تکیه !گاه خود را(ولو تکیه گاه فرضی خود را)ازدست داده است
پس ازاینکه اویقین حاصل کرد که شما او را میفهمید،آن موقع می توانید خیلی تدریجی و با درایت و نرمی،مضرات این چنین رابطه هایی را به او گوشزد نمایید
...موفق باشید

...مشاور پرهیزکار