دختری هفده ساله هستم. به نظر من باید رفتار دختر
و پسر و ارتباط آنها در جامعه عادی تلقی شود. از طرفی دیگر به پسری که ظاهر متدین
و موقری دارد، علاقه مند شده ام، چنین علاقه مندی و عشقها را جدا از مسائل دیگر میپندارم!
لطفاً مرا راهنمایی بفرمایید.
پاسخ:
دوست گرامی! این عقیده که روابط بین دختر و پسر میبایستی عادی تلقی شود، زیبنده یک دختر مسلمان که میبایستی الگوی زنان عالم باشد، نیست. دختر و پسر جوان از ایجاد رابطه با یکدیگر چه چیز میخواهند؟ چه کسی میتواند پاسخی جز این بدهد که در کنار هم قرار گرفتن دختر و پسر چون همسایگی پنبه آتش و یا سنگ و شیشه چیز دیگری نیست. بسیار ساده نگری است که خیال کنیم بودن دو نامحرم با یکدیگر خصوصاً در محیط خلوت، جای یک تعامل فرهنگی و تضارب رأی و باروری فکر چیز دیگری نیست. البته ممکن است دو جوان به بهانه ایجاد رابطه، رفتاری معقول و منطقی داشته باشند، ولی وقتی رابطههای مستحکم و عواطب نسبت به یکدیگر بیشتر شد، پرده حیا و عفت به کنار میرود و حریم اخلاق و عفاف شکسته میشود این مسئله چیزی است که از تجربه به واقعیتی غیر قابل انکار تبدیل شده است. اگر قرار است مسلمان باشیم، مسلمانی یعنی حفظ و داشتن ایمان و اخلاق، مسلمانی یعنی برقراری ارتباط زناشویی و خرج عواطف و عشق در چهارچوب شرع و دین. جامعهای که روی روابط دختر و پس حساس است، باید تحسین شود. چون الگوی آن، تعلیمات اسلامی و باورهای معنوی است. چنین جامعهای میداند اگر رفتار پسر و دختر از حدّ و مرز خارج شود، دیگر کسی نمیتواند در بیرون از خانه و حتی در منزل خود امنیت داشته باشد و بی بند و باری و لجام گسیختگی همه جا را فرا خواهد گرفت. در آن صورت بعید است کسی حتی اگر به روابط باز معتقد باشد، از چنین وضعی خشنود باشد متأسفانه عشق با تمام مفاهیم زیبایی که دارد، در دام شهوت پرستان و طالبان روابط جنس، معنایی متضاد پیدا کرده است. اکنون جوان از عشق چیزی جز وصال به جنس مخالف و بهرهگیری جنسی نمیفهمد و اسم این را میگذارد عشق، در حالی که نام چنین رفتاری شهوت حیوانی میباشد که از هنجار انسانی بسیار بدور است. عشق واقعی انسان را به خدای میرساند و البته تشکیل زندگی و انتخاب همسری مؤمن و با اخلاق ، جزئی از عشق واقعی به شمار میآید، چنین عشقی حریم شکن و متجاوز نیست، بلکه در چهار چوبی قرار دارد که به ایجاد امنیت و سلامتی در جامعه کمک میکند. خواهر محترم، علاقهای را که به فرد مورد نظر پیدا کردهاید، نمیتوان عشق راستین گذاشت، مگر آن که هر چه زودتر به نتیجه برسد، آن هم توسط خواستگاری و برقراری روابط شرعی. کسی منکر این موضوع نیست که جوانان نباید علاقهمند به یکدیگر شوند. چنین عشق هایی اگر در مراحل اولیه و بدون ایجاد رابطه غیر شرعی در مسیر اخلاق و ضمانتهای زندگی مشترک اسلامی قرار گیرد، دارای ارزش میشود و گرنه بسیار پیش آمده است که علاقههای این چنینی بدون تعهد و ضمانت شرعی، به راه باریک کشیده شده و وقتی شعلههای شهوت زبانه بکشد ،عقل زایل شده و آن کسی که صدمه جدی میبیند، دختر است و آن کسی که سعی میکند خود را بی تقصیر جلوه دهد و حتی به گونهای فرار کند که حتی نتوان رد او را گرفت، پسر است. در آن صورت هر گونه مجازاتی هم نمیتواند باعث تشفّی خاطر دختر و بازگشت آبرو شود. پس نتیجه چنین عقیده و فکری که روابط دختر و پسر باید عادی شود، این است. هر چه ممکن است استثناءاتی واجد داشته باشد که چنین روابطی در نهایت به ازدواج کشیده شود و چون مبنای آن با عشق شروع شده، زندگی زناشویی دلچسبتر خواهد بود، ولی رابطهای که آغازش مورد رضایت شارع مقدس نبوده و در آن میان اخلاق مورد هجوم قرار گرفته، کمتر مجال و وقت برای بازسازیاش باقی میماند و مردی که بدون لحاظ اصول شرعی به ایجاد ارتباط اقدام میکند، کمترتعهدی در ادامه زندگی نشان میدهد. البته این مسائل در مورد شما گویا بر عکس است و شما بیشتر به او فکر میکنید و یا شاید او با رفتار به ظاهر آرامش سعی دارد شما را نسبت به خود تشنهتر کند.