من مدتی است دوست دختر دارم و هر چه می خواهم از این کارها نکنم، دوست دخترم نمی گذارد بخاطر همین هم از درس افتادم و هم از نماز و عبادت با خدا؛ لطفاً دلیل این حالت را بگوئید؟

پاسخ: 

اگر چه شما این سوال را طوری مطرح می کنید که اراده ترک رابطه با دوست دختر را ندارید، اما مطمئناً اراده شما در ادامه دادن ارتباط کاملا دخالت دارد، همان گونه که در ابتدا نیز به اراده خود به سمت دوست دختر رفتید؛ پس این که می گویید، دوست دختر نمی گذارد، به نظر ما بهانه ای است برای این موضوع که می خواهید به نوعی خود را توجیه نمایید. در واقع نفس تان در مقابل شما که خواستار ترک ارتباط هستید، برایتان توجیه می کند. در واقع آن کسی که نمی گذارد، همان نفس و خواهش و کشش دل است. پس اجازه دهید این مسئله را از ابتدا بررسی کنیم. اسلام برای سلامت نفس و روح انسان و سلامت اجتماع و خانواده و... در مورد روابط زن و مرد احکام و دستورات خاصی بیان نموده و از ریشه و ابتدای مسئله که با نگاه آغاز می شود، به آن توجه نموده است. شک نیست که نگاه، سرآغاز لغزش و احیاناًَ انحراف و سقوط است. ممکن نیست کسی نگاه خود را کنترل نکند ، اما موفق به مهار نفس و شهوت بشود؛ زیرا پس از دیدن، میل و هوس نیز تحریک می شود و در آن حال ، خویشتن داری و جلوگیری از آثار بعدی ، کار آسانی نیست. اسلام دستور داده است که اگر کسی به طور غیرارادی چشمش به نامحرم افتاد، از نگاه دوباره که عمدی و آلوده است، بپرهیزد و حتی سیمای طرف مقابل را در ذهن تداعی نکند و از هر گونه فکر و خیال وسوسه‌انگیز خودداری نماید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: نگاه به نامحرم، تیری زهرآلود از ناحیه شیطان است. هرکس از ترس خدا آن را ترک گوید، خدا به او ایمانی می‌دهد که شیرینی اش را در دل احساس کند.1 نیاز به بیان بیشتر و نتیجه گیری از توضیحات و حدیث مذکور نیست، چه این که خود اهمیت این حکم الهی، و اثر تیر زهرآلود شیطان را در دل خویش حس کرده ای و مشکل شما از ناحیه همان نگاه ها آغاز می شود. فضای مساعد روحی مشکل شما از ضعف اراده و آمیخته با نوعی مشکل روحی نشأت می گیرد که برای درمان آن لازم است در آغاز فضای مساعد روحی فراهم شود، سپس به ذکر توصیه های عملی و کاربردی بپردازیم. آسیب شناسی یا کشف هویت خود: خودیابی و خویشتن شناسی و آگاهی از ضعف ها و نقص های درونی خویش مانند ضعف اراده و عدم اعتماد به نفس، تأثیر پذیری از حوادث و دیگران یا از افکار و تخیلات واهی گسسته، دور بودن از آینده ‌نگری و بالاخره توصیف خویش که چگونه آدمی هستم؟ نقاط قوت و ضعف من چیست؟ فضای مساعد روحی را فراهم و زمینه‌ را برای حل مشکل آماده می کند. باور به امکان تغییر و خود تلقینی: انسان موجود شگفت‌انگیز و پرتحولی است. یکی از ویژگی‌هایش اینست که اگر بخواهد، می‌تواند هرگونه ضعف و مشکلی را برطرف کند، از این رو مطمئن باش و پیوسته به خود تلقین کند که خود‌سازی و اصلاح نفس و خروج از مشکل امکان‌پذیر است و من می‌توانم خودم را اصلاح کنم و به حالت پاک و معصومانه اولیه برگردم. انگیزه و عزم پس از امیدواری و اطمینان به پیروزی باید با عزمی راسخ و تصمیمی قاطع برای برون رفت از مشکلی که دارید وارد عمل شوید و با قاطعیت با خواسته نفسانی خود مخالفت کنید ونسبت به آن بی اعتنا شوید. تشکیل دادگاه درونی و تجزیه و تحلیل کارکردها: دادگاهی در درون خویش تشکیل دهید و با خود به استدلال و تجزیه و تحلیل عملکردهای خویش بپردازید. از خویش بپرسید: شما کسی را که اصلاً نمی شناختید و از وضعیت اخلاقی و فکری و از دیانت و صداقت و اصالت خانوادگی‌اش اطلاع و آگاهی نداشته‌اید، چرا شیفته او شده‌اید. بگو: ای نفس من! آیا این شیفتگی نشانه ضعف و زبونی تو نیست؟ چگونه چنین شیفته کسی شدی که قادر بر ترک او نیستی؟ درحالی که تمام نقص ها و ضعف های انسانی در اوست! تنها رنگ پوست و صورت او را دیدی که با زخمی خراشیده می شود و با بیماری از بین می رود و فانی است! آیا به خداوندی که هر لحظه با تو است و در کنار تو و آفریننده تمام زیبایی هاست و هیچ نقص و کمبودی ندارد، این گونه شیفته شده ای؟ او که خالق تو است و به تو همه نعمت ها را ارزانی داشته و هیچ لحظه‌ای از تو غایب نیست و هیچ نقص و رنجوری بر او عارض نمی‌شود. آیا احساس نمی کنی بازیچه شیطان و گرفتار وسوسه"خناس" پلید شده‌ای؟ آیا وقت آن نرسیده که با شهامت و یک نهیب حیدری او را از صحنه ذهن و فکر و خیال خود خارج کنی و قلبت را به خدا اختصاص دهی تا پایگاه عروج به مقام قرب الهی شود؟ گفتی دلیل اینکه هم از درس و هم از عبادت افتادی چیست ؟ کاملا روشن است. خداوند دو دل در وجود انسان قرار نداده است. قلب و دلی که در اختیار یک دختر و شاید زمانی در اختیار دختر دیگر یا چیز دیگر قرار گیرد و اسیر آن شود و نتواند خلاص شود، چنین قلبی نمی تواند پاک و بی آلایش وجود خدا را کاملا در خود حس کند. اری نماز و عبادات انجام می شود، اما شیرینی و لذتی احساس نمی شود و شاید اگر همچنان غیر خدا در دل ساکن شود و استمرار یابد، کم کم از عبادت دلزده شده و حتی خدای ناکرده ترک شود و انسان را به سقوط بکشاند. اگر تشکیل دادگاه درونی توسط قاضی وجدان و با حضور عقل و اندیشه چندین بار تکرار شود، قطعاً نتایج و ثمرات مفیدی خواهد داد. راهکار عملی و درمان واقعی راهکار اصلی و عملی برای برطرف شدن مشکل تان فراموش کردن دختر و ترک ارتباط با او است، از این رو لازم است زمینه ای برای خود فراهم کنید تا آن سوژه از ذهنتان به تدریج خارج شود و ارتباط را قطع کنید. برای فراهم شدن چنین زمینه ای به توصیه های زیر عمل کنید: 1) باید زمینه ها ی ارتباط با آن دختر و دختران دیگر را از بین ببرید . برای این کار در مسیر آنها قرار نگیرید. اگر خواست تماس بگیرید ، بگویید که به کار دیگر مشغول هستید. بهتر است صراحتاً به او بگویید که از ادامه ارتباط بیمناک هستید و به خاطر گناه آلود بودن این ارتباط ، از خدا و قیامت می ترسید و از درس خود افتادید و دیگر نمی خواهید به این ارتباط ادامه دهید . شاید او نیز متوجه اشتباه در ادامه دادن ارتباط شود و ترس از خدا و قیامت و سرانجام مبهم و خطرناک این نوع کارها ، او را از ادامه دادن ارتباط با شما و دیگران باز دارد. 2)پرهیز مطلق از تنهایی: شیطان در تنهایی بسیاری افراد به خصوص جوانان، همدم آنان است و با حضور فعال و وسوسه انگیز خویش در ذهن و خیالشان آنان را اسیر و گرفتار دام خویش می‌سازد، از این رو باید از هر گونه تنهایی، در هنگام درس خواندن و مطالعه کردن، در جایی ماندن و قدم زدن و به طور کلی هر گونه تنهایی دوری کنید. 3) پرهیز از بیکاری: با ایجاد اشتغال فکری و ذهنی یا بدنی و فیزیکی از بیکاری اجتناب کنید. با مشغول ساختن خویش به مطالعه کتابهای درسی و غیر درسی، فکری و استدلالی مانند ریاضیات، فلسفه و منطق، یا مطالعه کتابهای ادبی(شعرو داستان) همچنین با حفظ آیات قرآن یا اشعار مفید، ذهن خود را از آن "سوژه" منحرف سازید. پرداختن به کارهای بدنی و فیزیکی به خصوص ورزشهای پرجنب و جوش و دسته جمعی مثل فوتبال، والیبال، پیاده روی و کوهنوردی به صورت تیمی و یا شرکت در مجامع عمومی نظیر کلاسهای علمی و آموزشی، دینی و مذهبی، هنری و ادبی، راهکارهای مفیدی هستند برای فراموشی تدریجی آن سوژه. 4) استمداد از حق تعالی و اولیای الهی: یکی از موثرترین راه ها یاری جستن از حق تعالی و درخواست فروتنانه و عاجزانه از او و توسل به اولیای الهی علیه السلام به خصوص توسل و ارتباط قلبی با حضرت بقیه ا...(ارواحنا فداه) است که می توانی این مشکل و هر مشکل دیگری را با آن حل کنی. 5) دعا درمانی: اشتغال ذهنی به چنین اموری از وسوسه های شیطان است. برای رفع وسوسه‌های شیطان و دور ساختن او از ذهن و وهم، در روایات منقول از معصومین(علیهم السلام) دستورهایی رسیده است که در زیر به ذکر یک دستور بسنده می کنیم: مردی نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از وسوسه شیطان شکایت کرد که ذهن او را به امری مشغول می‌سازد. حضرت فرمود: مکرر بگو: " توکلت علی الحی الذی لایموت، والحمدلله الذی لم یتخذ ولداً، ولم یکن له شریک فی الملک، و لم یکن له ولیٌ من الذل و کبره تکبیراً" آن مرد پس از مدتی خدمت پیامبر(ص) رسید و عرض کرد: به دستور شما عمل کردم، خداوند وسوسه مرا برطرف کرد.