دختری هستم که پدرم کمحرف است و مادرم عصبی و وسواس است. از سخن گفتن با دیگران به خصوص با مردها خجالت میکشم، چگونه این مشکل را برطرف کنم
پاسخ:
کمرویی شما ریشه در برخورد پدر و مادرتان دارد. عصبانیت و مقایسه کردن و سرکوفت زدن مادر از یک سو و کمرویی پدر، در ایجاد کمرویی در فرزندان تأثیر دارد. میتوانید با انجام برنامههایی از این عادت رهایی یابید. 1- اعتماد به نفس، پدیدهای اکتسابی است، نه ذاتی. هر جوانی که خود را در این مورد ضعیف و ناتوان مییابد، میتواند با استفاده از روشهای علمی و با روحیه امیدواری برای تغییر شخصیت خود اقدام نمایید. 2- اعتماد به نفس، شرط موفقیت شما در مراحل مختلف زندگی است. پس کسب آن را با جدّیّت دنبال کنید. ثبات شخصیت و پایداری جوان در برابر دشواریها و تنگناهای زندگی، درگرو اعتماد به نفس و خودباوری است. اگر خواهان ارتباط با دوستان و حضور در جمع و اظهار نظر هستید، باید خود را باور کنید. 3- نگرش و دید جامع فرد درباره خود که از آن به "خود پنداره"1 یاد می شود، تأثیر خاصی بر رفتار فرد دارد. اگر قضاوت انسان درباره خود مثبت باشد، از فعالیت خویش لذّت می برد و به آینده امیدوار می گردد. اما اگر ارزش یابی انسان از خود منفی باشد. از عزت نفس کمتری برخوردار است. نیز از موقعیتهای اجتماعی، هراسناک است و خیلی سریع دلسرد می شود و احساس یأس دارد. بر این اساس بعضی از روان شناسان در طبقه بندی نیازهای انسان، نیاز به احترام و عزّت نفس را از نیازهای اساسی بر شمردهاند.2 اسلام نیز بر این نکته پا می فشارد و در احکام فردی و اجتماعی و توصیههای اخلاقی اسلام، عزت و کرامت انسان محوریّت دارد. اگر فکر کنید از دوستانتان پایین ترید، با این تصور و تخیّل اوّلین قدم در راه شکست را برداشتهاید. این اصل مهم در روان شناسی است که معمولاً همان اتفاقی می افتد که به وقوع آن فکر می کنید.3 ویلیام جیمز می گوید: "بزرگترین کشف در زمانه ما، پی بردن به این راز است که مردم با تغییر در طرز تفکّر خود، قادر خواهند بود زندگی خود را عوض کنند".4 جالب این که قرنها پیش، این نکته ظریف را مولای متقیان علی(ع) مطرح کرده و فرمودهاند: "من لم یُنجِد لم ینجد؛ کسی که خود را بالا نگیرد، بالا نمی رود".5 4- به هنگام بروز افکار منفی، اندیشه مثبت را درباره خویش مشخص کنید و آن را به ذهنتان تلقین نمایید. از واژه "نمی توانم، غیر ممکن است" استفاده نکنید و به جای آن به خود بگویید: می توانم و می خواهم. بهترین موقع برای انجام تلقین به نفس، شب و قبل از خواب است. 5- هرگز از موقعیتهای دشوار نگریزید، بلکه به جای فرار از مسئله، به حل آن فکر کنید و در وسط میدان حاضر شوید و خود را در معرکهها قرار دهید، مثلاً از پاسخ دادن به سؤال معلّم یا دوستتان و ابراز وجود نهراسید و به رغم میل باطنی، این کار را انجام دهید و برخی مواقع خود را وارد آن کرده و بیفکنید. امام علی(ع) می فرماید: "هرگاه سختی چیزی باعث بیم و هراست شد، تو نیز در مقابل آن سخت و مقاوم شو که با تن دادن به سختیها، مشکل بر تو آسان خواهد شد".6 6- زندگی نامه بزرگان و نام آوران عرصههای علم و اندیشه و ادب و هنر در ایجاد اعتماد به نفس بسیار مؤثر است. 7- با تقویت مبانی دینی و انجام عبادات مانند نماز و روزه و دعا و توکّل بر خدا، اراده خود را تقویت کنید. از این طریق احساس می کنید دیگر تنها نیستید و توانایی غلبه بر مشکلات را پیدا کردهاید. در پایان کتاب جوان و نیروی چهارم زندگی از محمد رضا شرفی و معجزه اراده از وینسنت پیل را معرّفی می کنیم. به این نکته توجه داشته باشید که همه کمالات و خوبیها در یک شخص جمع نشده است. اگر دوستتان امتیازی دارد که شما فاقد آن هستید، قطعاً عکس آن صادق است، یعنی امتیازی شما دارید که دوستتان ندارد. امتیازاتی که انسانها دارند، در مقابل آن چه ندارند، بسیار اندک است و این اختصاص به شما ندارد و در همه انسانها چنین است. بنابراین نباید به آنچه ندارید، اصلاً فکر کنید. باید به آنچه دارید بیندیشید و با اتکا و تکیه به آنها به اموری دیگر دست یابید. این رمز بزرگ موفقیّت و اعتماد به نفس است. نیز هر انسانی با توجه به آن چه دارد، مورد سؤال واقع می شود، نه آنچه ندارد. امام علی(ع) در مورد تفاوت میان انسانها می فرماید: "آدمیان در آغاز ترکیبی از خاک شور و شیرین، سخت و نرم بودند، پس آنان به میزان نزدیک بودن خاکشان با هم، نزدیک و به اندازه دوری آن از هم، دور و متفاوت اند. یکی زیبا روی و کم خِرَد، دیگری بلند قامت و کم همّت، یکی زشت روی و نیکوکار، دیگری کوتاه قامت و خوش فکر، یکی پاک سرشت و بد اخلاق، دیگری خوش قلب و آشفته عقل و آن دیگر سخنوری دل آگاه است".7 در امور مادی ما موظف به نگاه کردن به زیردستان هستیم تا از این طریق احساس حقارت نکنیم. امام صادق(ع) می فرماید: "بپرهیزید از این که نگاه شدید و توجه عمیق خود را به آن چه در دست فرزندان دنیاست، معطوف دارید. اگر کسی چنین کرد، غصه و اندوهش به درازا می کشد و خشم درونیاش فرو نمینشیند و نعمت خداوند را کوچک میشمرد و آن طور که باید، ادای شکر نمی کند". زمانه پندی آزاد وار داد مرازمانه را چو نکو بنگری همه پند است به روز نیک کسی زینهار غصه مخوربسا کسا که به روز تو آرزومند است اگر می خواهید در پاسخ گفتن به سؤال معلّم، جرأت و شهامت داشته باشید، باید در آن لحظه خود را فراموش کنید و تنها به نقل مطالب بیندیشید. در حین سخن گفتن، مخاطب را پایینتر از خود بدانید تا بر تکلّم و خطابه تسلّط داشته باشید. در این صورت به خود اعتماد پیدا می کنید. ارزش یابی دیگران با ارزیابی خودتان مرتبط است. امام علی(ع) می فرماید: "شخصیت انسانی گوهر گران بهایی است که هر کس آن را حفظ کند، رشد یابد و هر کس آن را پس گرداند، فرو می افتد".8 در روایت دیگر می خوانیم: "ارزش هر فرد، وابسته به روشی است که اتخاذ می کند. اگر خود را حفظ کرد، رفعت مقام پیدا می کند و اگر آن را خوار شمرد، به پستی می گراید".9 اکثر قریب به اتفاق مردم، در مواردی از زندگی اجتماعی خود به گونه ای دچار کم رویی شده اند، اما بعضی صرفاً در مواقع و موقعیت های خاص دچار کم رویی می شوند. بعضی در برخی از مواقع و برخی در غالب مواقع و بعضی در همه موقعیتهای اجتماعی دچار کم رویی می شوند.10 کم رویی نوعی ترس یا اضطراب اجتماعی است که در آن فرد از مواجه شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعی گریز دارد. بسیاری از محققان، ریشة اصلی کم رویی را ترس یا اضطراب اجتماعی می دانند.11 کمرویی لزوماً یک ویژگی ارثی یا ژنتیکی نیست و چه بسا ممکن است فرزند، کم رویی را از پدر و مادر کم رو یاد گرفته باشد. بعضی از روان شناسان مثل "واتسون" کمرویی کودکان را در نتیجة یادگیری و تقویت آن در خانه و مدرسه می دانند. سخت گیری بیش از حد و داشتن توقعات زیاد، تهدید و تنبیه و تحقیر و حمایت های افراطی، زمینة بروز کم رویی را فراهم می کند.12 کم رویی در طول دوران رشد به تدریج پدیدار شده است. از این رو درمان آن نیز به تدریج باید حاصل شود. برای کم رویی یک درمان فوری وجود ندارد و با دارو نیز برطرف نمی شود. اساس درمان در حوزة شناخت و نگرش فرد است. مؤثرترین گام های عملی در غلبه بر کم رویی عبارتند از: 1- شناسایی احوال خود؛ 2- بازسازی شخصیت از طریق بروز توانایی های مثبت خود؛ 3- ترک عادت های نامطلوب و ایجاد عادت های پسندیده؛ 4- شرکت در بحث های گروهی و همکاری با اعضای گروه، از طریق مطرح کردن دیدگاهها و نظریات و نگریستن به چشم های مخاطبان در هنگام صحبت؛ 5- به کارگیری نیروی اراده؛ 6- زدودن افکار غیر منطقی از ذهن؛ 7- تأکید بر انتقادهای سازنده؛ 8- به کارگیری تواناییها و ارزش های خود؛ 9- مبارزه با ترس های درونی از راه تلقین مثبت: کم رویی نشانه ترس از شکست و دلیل بر وحشت از برخورد با اشخاص است. این صفت روحی را با فرار از معاشرت نمیتوان رفع کرد، بلکه باید خود را به معاشرت با مردم مجبور بسازید و در مقابل انکار نفس از خود بپرسید که چرا از این شخص یا جمعیت میگریزیم؟ با تلقین به قدرت و تظاهر به نترسیدن، بخشی از مشکل حل میشود. این جمله را همواره با خود تکرار کنید که من از عهده سخن گفتن در برابر دیگران برمیآیم. یکی از گویندگان مشهور انگلیسی در قرن نوزدهم اقرار میکند که در طول چند هفته قبل از نخستین خطابهای که قرار بود ایراد کند، چنان ناراحت بود که آرزو میکرد پیش از فرا رسیدن روز معهود پایش بشکند تا از حضور در مجلس معاف گردد. او موقعی که به طرف کرسی خطابه میرفت، آن چنان از وحشت و اضطراب خود را میباخت که قیافه رقت باری پیدا میکرد. عاقبت روزی تصمیم گرفت درباره وضع خود به درستی تأمل کند. با خود گفت: هنگام سخنرانی چه خطری ممکن است برای من پیش بیاید؟ هیچ چیز مهمی اتفاق نخواهد افتاد. اضطراب شدید او با این جمله مرتفع شد و متوجه شد که خیلی راحت سخن میگوید و در نتیجه یکی از بزرگترین گویندگان عصر خود گردید.13 10 - جلب توجه دیگران از طریق نشان دادن قابلیت هایخود؛ 11- پذیرش نقایص خود و سعی در برطرف کردن آن ها؛ 12- معاشرت با مردم: به رغم ترس درونی، برای درمان کم رویی. لازم است با دیگران معاشرت کنید. امیرمؤمنانعلیهالسلام میفرماید: "هرگاه سختی چیزی باعث بیم و هراس شما شد، تو نیز در مقابل آن سخت و مقاوم شو تا مشکل بر تو آسان گردد".14 سعی کنید از همین امروز با ابتکار عمل آغازگر صحبت باشید و در برقراری ارتباط پیش قدم شوید، مثلاً چیزی بدهید و یا درخواست کنید و بیش از حد گرفتار آداب و رسوم و تعارف نباشید. در معاشرت با دیگران خود را فراموش کنید و با سلام کردن راه گفتگو را هموار سازید. امام علیعلیهالسلام میفرماید: "هر تازه واردی در محیط نامأنوس حیرتزده میشود. برای آرامش خاطر سخن خود را با سلام آغاز کنید".15 سعی کنید برای هر ملاقات و جلسه چیزی برای گفتن داشته باشید. برای این کار، کتاب و مجلهای جدید را بخوانید و اطلاعات خود را افزایش دهید -13 احساسات آزار دهنده و بازدارنده مانند: احساس خجالت، احساس شرمندگی، احساس حقارت، احساس بی کفایتی و احساس اجتماع گریزی را که آفات رشد مطلوب هستند، از خودتان دور کنید؛ 14- هرگز خود را سرزنش نکنید و هیچ گونه نگرش منفی نسبت به شخصیت خودتان نداشته باشید؛ 15- اجازه ندهید دیگران از کم رویی شما سوء استفاده کنند؛ 16- بخشی از اوقات خود را برای استراحت، تفکر، تنش زدایی و تمرین آرامش روانی - عضلانی اختصاص دهید؛ 17- سعی کنید در برقراری ارتباط با دیگران ابتکار عمل را به دست بگیرید. چیزی بدهید و یا درخواست کنید، مثلاً شیرینی و میوه تعارف کنید؛ سؤالی بپرسید و یا کتاب و مجله ای را به امانت بخواهید؛ 18- بیش از حد گرفتار آداب و رسوم و تعارف نباشید. به عبارت دیگر: خیلی مراقب نهاد خود نباشید و بسیار راحت و ساده و بی تکلف با دیگران ارتباط برقرار کنید. البته توجه داشته باشید که راحت سخن گفتن در مقابل مردان، به خصوص مردان نامحرم همیشه مطلوب و پسندیده نیست، بلکه چه بسا حریمهای شرعی و دینی نادیده گرفته شود. افزون بر آن، خجول بودن دختران جوان در مقابل نامحرمان (پسران جوان) میتواند تا حدی برخاسته از حیا و عفت باشد که به اندازة خود، مطلوب و پسندیده است. البته این مسئله باید به صورت ارادی و اختیاری درآید، یعنی دختر جوان توان سخن گفتن را داشته باشد، اما حریمها را نگه دارد و سرمایة حیا را برای خود ارزش بداند