مدتی است به دختر خانمی علاقمند شده ام و مدام به او فکر می کنم ، نمی دانم او نیز از علاقه من به خودش خبردارد یا خیر چگونه بفهمم که من عاشق او شده ام یا دچار یک هوسی شده ام که بزودی از سر من خواهد رفت؟


 پاسخ - این دوست ما سه سؤال را هم زمان کرده اند. آقا پسر یا دختر خانمی که در محیط کار، در محیط زندگی ، در دانشگاه و یا در جاهای مختلف گرایش خاصی به جنس مخالف خود پیدا می کند ، این یک گرایش درونی از قلب انسان است که خیلی وقت ها می تواند رفتارهای انسان را تحت تأثیر خود قراردهد و معمولاً بعنوان ویژگی دوران جوانی محسوب می شود که قلب ، رفتار و گفتار انسان را تحت الشعاء قرار دهد. این درواقع احساس تمایل ویژه به یک فرد خاص است . دوست خوب ما در حقیقت یک شاخص را ارائه کرده بودند وگفته بودند که نمی دانند این یک عشق است یا یک هوس زودگذر؟ زود گذر بعنوان یکی از همان معیارها است اگر ما به خودمان این تهمت را بزنیم و بگوییم ما عاشق هستیم بعد ببینیم که امروز عاشق یک نفر هستیم و روز دیگر عاشق یک فرد دیگر . این روز دیگر می تواند ماه دیگر باشد ، می تواند سال دیگر باشد ، می تواند چند سال دیگر باشد .       آدم هایی که زود عاشق می شوند و زود فارغ آدم هایی هستند که عشق را نچشیده اند و کالای تقلبی هوس را بجای عشق گرفته اند . در حقیقت مقطع زمانی کوتاه که برای هر کسی زمان آن متفاوت است یکی از معیارهایی است که مابین عشق و هوس تفاوت ایجاد می کند. اما تفاوت اصلی عشق و هوس زمان آن نیست بلکه این است که بپرسیم من چرا به این فرد خاص تمایل پیدا کرده ام ؟ و این تمایل من با کدامیک از ویژگی های شخصیتی من ارتباط برقرار می کند ؟ بعضی از افراد بخاطر نقص ها ، نیازها و خلاء های خود به کسی تمایل پیدا می کنند که این خلاء ها را برای ایشان پوشش می دهد و جبران می کند. در حقیقت به دنبال کسی هستند که جبران کننده نیازهای ایشان باشد و چون به راحتی و بی دریغ این فرد دارای این ویژگی ها است به او گرایش خاص پیدا می کنند . مثلاً کسی که در موقعیت درسی ، شغلی یا خانوادگی احیاناً آدم کم حرفی است و این ویژگی باعث شده که دیگران حق او را بخورند و یا موجب شده که در جمع های دوستانه خیلی جدی گرفته نشود ، معمولاً به کسی تمایل پیدا می کند که خیلی پرسرو زبان و خیلی محل توجه دیگران است و اگر آن آدم خاص توجه ویژه ای نیز به این فرد داشته باشد فکر می کند که عاشق او شده است . چرا ؟ به دلیل همان تضاد و نیازی که دارد . او یک کسی را می خواهد به عنوان تکمله ی وجود خود که بتواند این خلاء را در او جبران کند . حالا بگذارید ببینم این حالت عشق است یا هوس تا بتوانیم تکلیف خود را برای ازدواج روشن کنیم . عشق به این نیاز دارد که ما از خودخواهی های خود بیرون بیاییم ، درحقیقت آدم عاشق آدمی است که همه چیز را برای فردی که خیلی دوست دارد می خواهد . معمولاً تفاوت عمومی که بین عشق و محبت قائل می شوند این است که محبت زمینه ی دوستی را ایجاد می کند اما عشق زمینه ی یک محبت بسیار شدید را ایجاد می کند . اجازه بدهید روی این موضوع بحث نکنیم و بعنوان یک تعریف مشهور این مسئله را همینجا نگاه داریم . وقتی که یک نفر حس می کند عاشق دیگری است باید بتواند از خواسته های خود بخاطر خواسته های معقول و منطقی طرف مقابل بدون اینکه بخواهد حساب و کتاب کند بگذرد. آدم عاشق باید این ویژگی ها را داشته باشد اما دیده شده بسیاری از افرادی که به خود تهمت عاشقی می زنند می گویند ما این فرد را دوست داریم مشروط بر اینکه او از آنِ ما باشد و فقط به خواسته های ما توجه کند ، خواسته هایی که منطقی و غیر منطقی آن نیز خیلی مهم نیست . در حقیقت این یک خودخواهی چند برابر است بخاطر همین هم ما انواع آسیب ها را می بینیم . احیاناً در صفحات روزنامه ها و نشریات دیده می شود که آقا پسر و دختر خانمی که به خود تهمت عاشقی زده بوده رفتار خشن و آسیب رسانی نسبت به طرف مقابل خود انجام داده است . این در واقع عاشقی نیست ، یعنی حاضر است که طرف مقابل آسیب های جدی ببیند و حتی بمیرد اما متعلق به او باشد چرا که فکر می کند این آدم سهم او است . مثل اینکه شخصی خانه ای ، ماشینی و یا فردی را برای خود اختیار کرده باشد و اجازه ندهد کس دیگری از آن استفاده کند . البته در بحث ازدواج ما حریم های خصوصی داریم اما اینجا فقط در ارتباط با محبت قلبی این فرد صحبت می کنیم که ببینیم این محبت قلبی است یا خیر؟ ویژگی دیگر که فرق بین عشق و هوس را مشخص می کند این است که عشق نیازمند یافتن حسن های مختلف در طرف مقابل نیست بلکه نگاه ویژه آن فرد عاشق است که کمالات را در این آدم پیدا می کند و از همینجا نیز ایراد اصلی عاشقی نمایان         می شود. آدمی که عاشق است عیب معشوق خود را نمی بیند ، انسان وقتی دچار عارضه محبت شود کور و کر می شود و هرچه قدر که معایب را به او بگویند نیز نمی تواند بپذیرد . به همین خاطر حاضر است خود را آب و آتش ها بزند و حرکت کند . در بستر چنین عشقی که زمینه ساز عشق های غلط است هوس بطور جدی جلوه گری می کند . ویژگی هوس این است که وقتی انسان  فردی را با ویژگی های ظاهری خاصی پسندید اما کس دیگری را با قابلیت های بهتری دید ترجیح می دهد که سراغ فرد بعدی برود . یعنی عشق به ویژگی های درونی وابسته است اما هوس بستگی به ویژگی های ظاهری دارد . ازقیافه ، ژست ، پز ، خانه و ثروت شروع می شود و اگر اینها یک مقدار دچار اختلال شود خیلی راحت می تواند از طرف مقابل بگذرد و احیاناً تبدیل به نفرت شود . اصطلاحی که بین عرفا و ادبا معروف است عشق و نفرت به یکدیگر نزدیک هستند در واقع برادر خوانده یکدیگر هستند . افرادی که ادعای عاشقی می کردند خیلی راحت نیز می توانند از یکدیگر متنفر بشوند و خدای ناکرده به خون یکدیگر تشنه شوند . پس ما باید معیارهای مختلفی داشته باشیم برای اینکه بتوانیم عشق را از هوس جدا کنیم . همینجا باید یک سؤال جدی کرد اینکه آیا باید همه عشق ها را با یک چوب راند  یا نه با یکدیگر فرق می کند؟ احتمالاً عزیزان شنیده اند در یک تقسیم بندی اولیه عشق دو مدل اصلی دارد عشق حقیقی و عشق مجازی. معمولاً عشق حقیقی به کسی ایجاد می شود که خود همه ویژگی های مثبت دارد و از کسی عاریه نگرفته است بخاطر همین می توان برای همیشه عاشق او بود . اما عشق مجازی به کسی یا چیزی است که زیبایی های او ظاهری است مانند عشق به گل که ظاهری و کوتاه مدت است و از بین می رود چرا که گل آب و رنگ دارد و آن را از خورشید و از آبی که جذب کرده گرفته است و بعد از یک مدت که عمر آن تمام شد زیبایی های ظاهری او نیز از بین می رود . عشق هایی که بین دو جنس مخالف رخ می دهد خیلی وقت ها تنها بخاطر ظاهر است اعم از ویژگی های ظاهری رفتاری و ویژگی های ظاهری جسمانی . قد و بالا و چشم و ابرو و نوع گفتگو و مجلس داری و همه اینها موجب می شود که احیاناً فرد حس کند که یک گرایش ویژه دارد و این وقتی که باضافه شود با یک توجه خاص به طرف مقابل ، افراد خیلی راحت به خود تهمت عاشقی می زنند . ما یک عشق مُجاز داریم و یک عشق غیر مُجاز ، عشق مُجاز عشقی است که در درون کانون خانواده و در مسیرهای اصلی که مسیرهای ایمن زندگی کردن است رخ می دهد . من اینجا به سؤال سوم دوستمان برسم که پرسیده بودند آیا عشق برای ازدواج کافی است یا نه و اینکه فرد باید قبل از ازدواج عاشق باشد یا خیر؟ در  حقیقت در بین جوان ها این غلط مشهور شده که اول باید عاشق شویم و بعد ازدواج کنیم و این زمینه بسیاری از خلاف ها است . بسیاری از افرادی که ظاهراً نسبت به یکدیگر عشق آتشین داشته اند اما عشق آنها عشق حقیقی نبوده و یا در حقیقت براساس فرمول ها و دستورهای حقیقی روح و روان و سلامت نفس نبوده به راحتی نیز به انواع دشمنی ها و کینه ها دربین آنان تبدیل شده است  . با تمام عاشقی به تعداد سال های عمر طرف مقابل مهریه گذاشته است اما بعد با انواع آسیب های روحی و روانی فرد را به جایی رسانده که بگوید مهرمن حلال و جان من آزاد . برای زندگی مشترک ما نیاز داریم که عاقلانه تصمیم بگیریم اتفاقاً توصیه ی همه ی مشاورین توانمند و صاحب تجربه این است که اگر دختر و پسری قبل از ازدواج فکر می کنند که عاشق هستند خیلی احتیاط کنند چه بسا که اشتباه کرده باشند و بخاطر علاقه ای که به یکدیگر پیدا کرده اند دیگر عیوب هم را نبینند .
آقا پسری برای مشاوره نزد من آمده بودند و می گفتند من به دختر خانمی علاقه داشتم و قرار بود ازدواج کنیم اما شرایط به نحوی عوض شد که ایشان با شخص دیگری ازدواج کرده است البته ایشان از ازدواج خود راضی نیست من حالا باید چه کنم ؟ من جمله ای که به این آقا گفتم این بود که حواس شما باشد ایشان الان دیگر خانمی است که همسر دارد و با قبل فرق می کند . آیا اگر شما ازدواج می کردید تمایل داشتید که کسی به همسر شما احساس علاقه ویژه ای بکند ؟ یعنی آن غیرت حقیقی که از صفات الهی است و بیشترین تجلی آن در مرد است را در او زنده کردم در نتیجه خجالت کشید و گفت از سؤالی که کردم عذرخواهی می کنم. نوع نگاهی که وجود دارد این است که شما ظاهراً می گویید احساس تملک از بین رفته چون طرف مقابل ازدواج کرده است اما اگر از این آقا سؤال کنید یعنی چه که به این خانم علاقه دارید می گوید دل من می خواهد که یک روزی این خانم با من ازدواج کند . حالا آن یک روز می تواند خدای ناکرده با جدایی این خانم از همسر خود رخ دهد یا با هر علت دیگری اما این احساس تملک بعنوان یک احساس حقیقی باقی مانده است . اما اگر فرد بگوید چون این خانم دختر خوبی است و زندگی خوبی الان ندارد من نگران او هستم خیلی خوب است . این نکته فاز دومی بود که من با همان آقایی که برای مشاوره نزد من آمده بود جلو رفتیم و ایشان می گفت من احساس نگرانی می کنم وبخاطر محبتی که به ایشان داشته ام ناراحت هستم که زندگی نابسامانی دارد. من گفتم اگر شما بخواهید وارد این زندگی شوید جز لطمه به احساس و آبرو و آینده ایشان هیچ اثر دیگری نخواهید داشت . اگر واقعاً دلسوز او هستید از طریق محارم خود کمک کنید برای اینکه او بتواند بهتر زندگی کند و راه صحیحی را داشته باشد اما نه برای اینکه علقه دوباره ای را به شما پیدا کند . چون خیلی وقت ها خدای ناکرده امکان دارد این رابطه بصورت پیام تلفنی یا پیامک و یا
     شیوه های مختلف ادامه پیدا کند و این تنها زمینه ای است برای که این خانم محبت های همسر خود را نبیند حتی اگر این محبت ها خیلی کم باشد اما چون از طرف همسری است که نپسندیده و احیاناً به دلایلی مجبور شده که با او ازدواج کند آن را دیگر نمی بیند . چرا که  محبت دیگری وجود دارد که بی دریغ به او عرضه می شود . شاید بعضی از دوستان به ما اعتراض کنند و بگویند عشق مجازی دیگر مُجاز و غیر مُجاز ندارد یا باید بگویید عشق مجازی خوب است و یا بگویید بد است . همانطور که بعضی از اندیشمندان و عرفا گفته اند: مجاز راهی است برای اینکه به حقیقت برسیم. آدم هایی که عشق زمینی و مجازی را تجربه می کنند راهی باز می کنند برای اینکه عاشق خدا بشوند و بعد می گویند که خیلی هم خوب است عاشق شوید تا بتوانید عاشق خدا شوید . اینجا می گوییم ایست ، توقف و اخطار، بخاطر اینکه اصلاً عشق قابل توصیه نیست ، عشق مجازی در بسیاری از اوقات زمینه انواع آسیب ها را برای شما ایجاد می کند چرا؟ چون شما با همان نگاهی که بدی ها و خطرات را ندیدید مانند راننده ای که ترمز ندارد در جاده پرفراز نشیبی حرکت می کنید که اگر بین دو جنس مخالف باشد طبیعتاً غریزه جنسی نیز در این میان میدان داری می کند . بعد نفسانی و حیوانی فرد باضافه بعد روحانی او همه با هم بازیگر هستند و اگر یک مقدار فرد غفلت کند نفس یا همان بعد حیوانی کارگردان این عاشقی می شود .  حالا اینجا است که ما تفاوت بین هوس و عشق را متوجه می شویم در حقیقت تفاوت بین عشق و هوس در این است که آیا ما طرف مقابل را با آن ویژگی هایی که دارد صرفاً بخاطر جسمانیت او می خواهیم؟ یا نه در صورتی که مانع حقیقی برای این وصال وجود نداشته باشد حاضر هستیم برای رسیدن به او و یک زندگی سالم مشترک درمدار بسته الهی حرکت کنیم . اگر ما در عشق ترمز ببریم زمینه اصلی است برای اینکه عشق کاذبی که ما فکر می کردیم عشق است چهره اصلی خود را نشان دهد و به یک هوس حقیقی تبدیل شود و هوس رابطه ویژه با شهوت و غریزه جنسی دارد .

مشاور: نیلچی زاده