دختری هستم که در سن هجده سالگی طلاق گرفته ام و
احساس می کنم که دیگر آینده ای ندارم . من چکار کنم ؟
پاسخ – من به همه دوستان مان که
مبتلا به یک امتحان بزرگی بنام طلاق شده اند می گویم که درست است که شما در سن
پایین عنوان مطلقه بودن را گرفته اید و خیلی از وقت ها می تواند برای شما آزار
ایجاد بکند و در جامعه بواسطه ی همین عنوان مورد اذیت کلامی یا رفتاری قرار بگیرید
ولی شما می توانید راه کارهایی از همین تلخی ها بیرون بکشید . اولین نکته این است
که شما با همه ی دخترهای هجده ساله ی همسن خودتان که ازدواج نکرده اند بالاتر
هستید . شما چیزهایی را می دانید و می فهمید که اگر این چیزها را به آنها بگویید
می گویند مگر مهم است ؟ در واقع کوله بار دانایی شما با یک تجربه ی تلخ پربارتر
شده است . پس یک امتیاز ویژه دارید . فقط معایب آنرا نبینید . دومین نکته این است
که شما بعد از این جدایی ، یکبار دیگر به انتخاب تان نگاه کنید . آیا انتخاب شما
درست بوده است یا نه ؟ حالا شاید بعضی ها بگویند که ولش کن ، این دیگر از دست رفته
است . چرا می خواهید این بچه را اذیت کنید ؟ بنظر من الان فرصت خوبی است که شما
دوباره به انتخاب تان نگاه کنید شاید باید دقت بیشتری می کردید . شاید اصل انتخاب
، انتخاب خوبی نبوده است . بعضی مواقع کسانی که یکبار دچار این مشکل شده اند در
انتخاب بعدی زندگی شان باز هم دچار اشتباه می شوند . وقتی این اتفاق می افتد که
نفهمند چرا این جدایی رخ داد . اگر یکبار دیگر خودتان را از بیرون ارزیابی کنید که
انتخاب تان چه اشکالاتی را داشت ، در زندگی مشترک تان چه اشتباهاتی را انجام دادید
،یاد می گیریم که از شکست های مان پل پیروزی بسازیم . شما در زندگی تان شکست
خوردید ولی الان وقت این است که شما دوباره آماده بشوید و فرصتی را پیش بیاورید که
یک زندگی بهتری را بسازید . و سومین نکته این است که اگر شما در این موقعیت از
خودتان فرار بکنید یعنی سراغ انزوا طلبی بروید که البته یک بخشی از آن می تواند
طبیعی باشد ، وقتی فردی در موقعیت طلاق قرار می گیرد بخاطر رنجش خودش حوصله ی شادی
دیگران را کمتر دارد و دیرتر با دیگران انس میگیرد ، این بصورت طبیعی اشکالی ندارد
اما نگذارید که خیلی جدی بشود . به انزوا طلبی و گوشه گیری مفرط دچار نشوید .
خودتان را در فضاهای دوستانه و معنوی قرار بدهید و توانایی ارتباط خودتان را بالا
ببرید ، مراقب دوستان خودتان باشید. دوست هایی را انتخاب کنید که به شما کمک کند
که خوبی ها و توانایی های خودتان را ببینید و دیگر اینکه شما سطح علمی و دانایی
خودتان را ارتقاء بدهید . شما این فرصت را برای بازتوانایی خودتان پیدا کرده اید.
برای انکه دوباره خوتان را بسازید . ممکن است در این مواقع فرد خودش را دست پایین
بگیرد و غزت نفس فرد پایین بیاید یعنی اینکه من خودم را در درون خودم ارزشمند
ارزشیابی نکنم یعنی بگوید که من ارزش نداشتم که زندگی ام از بین رفت . نگاه های
دیگران و حرفهای آنها می تواند این عزت نفس را خدشه دار بکند .برای بالا بردن این
غزت نفس یکبار دیگر رابطه ی خودتان را با خدا قوی تر کنید . ما قرار است که در همه
ی این ها خدا را پیدا کنیم . باید جدی تر به سمت خدا برگردید ولی نه فقط به این
عنوان که خدا پر کننده ی این خلا باشد و اگر شما دوباره ازدواج کردید خدا را کنار
بگذارید . این ارتباط را این قدر جدی تقویت بکن که بتوانی در ارتباط خودت با
اطرافیانت ، راس قله ی ارتباطات ، خدا قرار بگیرد . یعنی فرمول مثلث طلایی یعنی در
ارتباط با کسانی که دلخواه من هستند همیشه خدا را ببینم و با ارتباط با خدا ،
ارتباطم با آنها را معنی کنم . بعضی بر خودشان آسان می گیرند یعنی می گویند : من
که در آن زندگی موفق نشدم بگذار در ارتباطات اجتماعی ام آزاد باشم . یک جورهای
فرمان الهی را کمرنگ می بیند . این میتواند انواع آسیب های روحی واخلاقی را برای
او ایجاد بکند . چون تلقی او این است که من در یک ارتباط سالم خانوادگی نیازهای
حقیقی ام به کمال خودش نرسید پس حالا من اجازه دارم در ارتباطات اجتماعی راحت حرکت
بکنم . این جا ، جایی است که شیطان تورش را پهن کرده است یعنی هر موقع ما دچار یک
شکست و یک مشکل می شویم خصوصا اگر آن شکست عاطفی باشد اگر ارتباط مان را با خدا
تقویت نکنیم براحتی زمینه ی این را ایجاد میکند که ما به خودمان تخفیف بدهیم و
کارهایی را که خدا روی آن خط قرمز کشیده به خودمان ببخشیم . پس چون در آن زندگی
موفق نشدم اجازه دارم الان رفتار غلط بکنم . پس این زمینه را ایجاد بکنید که
بتوانید انتخاب خوب بکنید و آدم های خوب هم شما را انتخاب بکنند . اگر فردی در
خانواده ی شما زندگی اش دچار شکست شد و به جدایی رسید یادتان باشد که این یکی از
آن امتحانهایی است که شاید می شد از آن پیشگیری بشود ولی به هر دلیل نشده است ،
اگر شما بخواهید با رفتار و گفتارتان این فرد را سرزنش بکنید ، پنج تا آسیب برای
او ایجاد کرده اید . طبق قانون الهی که هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی
که قرآن هم آنرا تاکید می کند : اگر خوبی کنید به خودتان خوبی کرده اید و اگر بد
بکنید به خودتان بد کرده اید . اگر به این پسر یا دختری که در معرض آسیب قرار
گرفته است با ملایمت ، مهربانی ، بدون سرزنش و کنایه با او رفتار کنید ، مطمئن
بدانید که خوبی های این رفتار شما به خودتان برمی گردد . اگر او را سرزنش بکنید
قطعی بدانید که آن فرمول معنوی عالم هستی شروع به حرکت می کند . خدا می فرماید که
اگر کسی را بخاطر رفتار غلط سرزنش بکنی نمی میری مگر اینکه مثل آن یا به بدتر از
آن مبتلا بشوی . این قانون معنوی عالم هستی است که اگر همه ی آدمهایی که نگاه و
زبانشان تلخ است اگر به خودشان فرصت بدهند و فکر بکنند رفتارشان خیلی بهتر از آن خواهد
شد .
مشاور: نیلچی زاده