جوانی 26 ساله هستم و مذهبی هستم وخیلی تحت فشار غرایزم هستم اما والدین من این رادرک نمی کنند .حدود یک سال است که درسم را تمام کرده ام . بارها گفته ام که می خواهم ازدواج کنم .درمغازه ای هم کار می کنم .مادرم می گوید که همسر تو باید کارمند باشد و در غیر این صورت باید صبر کنی . من دیگر نمی توانم صبر کنم وغرایز امان من را بریده است و در تکالیف دینی هم دیگر آن شور و شوق سابق را ندارم . راهنمایی بفرمایید.
پاسخ – ما باید اول با پدر و مادرهای این جوان صحبت بکنیم .
یادمان باشد که ما در قبال بچه های مان بعنوان یکی از بزرگترین نعمتهای زندگی مان
نگاه کنیم. اینکه شما زحمت کشیدید و بچه تان را به عرصه رساندید والان موقعیتی است
که وجود او باید در یک آرامش و در یک قدرت و قابلیت های ویژه قرار بگیرد .شما
بخاطر نوع نگاه شخصی خودت که مثلا اگر کارمند باشد و بیمه بشود دیگر زندگی او
تامین شده است در صورتی که چنین چیزی نیست . چیزی که کمک می کند این است که یادم
باشد که اگر فرزند من بتواند نجابت و پاکی خودش را حفظ بکند او خوشبخت است و اگر
نتواند حفظ کند من هم در گناه او شریک هستم بدون اینکه از گناه او کم بشودیعنی این
مجوزی برا گناه کردن او نیست . ولی پدر و مادر آسیب هایش را خواهند دید و دودش در
چشم خودشان می رود زیرا هر مشکلی که برای او پیش بیاید من هستم که از صمیم قلب
دچار آسیب و مشکل می شوم .به این جوان می گویم که صبر بر معصیت یکی از سخت ترین
صبرهاست . اینکه شما فکر می کنید صرفا یا باید راه گناه را پیش بگیرید یا اینکه
حرف پدر ومادرتان را گوش بدهید خیر ، راه خدا راهی است که در زندگی مراقبت کن همان
قدر که خدا به تو قدرت غرایز را داده همان قدر هم به تو قدرت مدیریت را داده است .
جایی که برای تو گناه رایج است فرار کن و راه دیگری را انتخاب کن . لازم است مسیری
را انتخاب بکنی که بتوانی زندگی شخصی خودت را در یک پاکی داشته باشی و این امکان
پذیر نیست مگر اینکه باور کنی خدا تو را دوست دارد ، حامی توست و در راه اطاعت او
قدم برداری .
مشاور:نیلچی زاده