سوال:
سلام من دختری هستم16ساله.با اینکه 16سال از عمرم میگذره هنوز حق ندارم زیاد تنها بیرون برم و مامانم میگه تو جامعه خطرات زیادی تهدیدت میکنه ولی من براین باورم ادم تا خودش نخواد کاری انجام بده هرچی هم بشه اون کار انجام نمیشه.به تازگی هم یه دوست پیدا کردم که مامانم اصلا ازش خوشش نمیاد چون بی حجابه خودمم احساس میکنم کمی باعث شده وارد گناه بشم ولی خب من اونو دوس دارم و نمیتونم ازش جدا بشم و بیشتر وقت ها دوس دارم با اون بیرون برم اما مامانم میگه نمیخواد بهتره باهم بیرون بریم و درک نمیکنه همیشه با دوستان بیشتر به ادم خوش میگذره.به نظرتون چیکار کنم که این طرز فکر مادرم عوض بشه؟
ممنونم از زحماتتون
:جواب
...به نام حق
!!دوست خوبم سلام
نامه ات را خواندم ،متاسفانه شرایط خوبی نداری،مثل اینکه مادرتان خیلی نگران شماهستند که اینگونه به شماسخت میگیرند
البته مشکل شماهم مثل همه مشکلات دیگر راهکارهایی دارد،اماقبل ازاینکه وارد قسمت اصلی نامه شما(جواب) بشوم به عنوان یک دوست ازشما خواهشی دارم وآن اینکه در انتخاب دوست خیلی مراقب باشید چراکه دوستان میتوانند در مسیرزندگی ما خیلی تاثیرگذارباشند علی الخصوص که این دوستی مربوط به دوران نوجوانی باشد!
به نظر من بهترین کاری که میتوانید انجام دهید بادرنظرگرفتن شرایط وایجادشرایط مناسب ،صحبت با مامانتان هست!میتوانیداز گذشته مادر از اوبپرسیدوپس ازایجادشرایط مناسب وایجاد فضای همدلی ،به مادرتفهیم نمایید که همانگونه که ایشان درگذشته تمایل به ارتباط بادوستان داشتند شمانیز اینک برای ارتباط بادوستان احساس نیاز میکنید
همچنین میتوانید به اتفاق مادر والبته پس ازجلب نظر مادر به یک مشاورکه مورداعتماد مادر هست مراجعه نمایید ونظر مشورتی اورا جویاشوید
اماشما ازهرراهی که بخواهید وارد شویدلازم هست نگاه مادر رابه خودتان مثبت نگاه دارید،اینگونه مادر شمابیشتر باشماکنار خواهند آمد،بهتر ست کاری کنید که مادر همچنان برسر این نظر بماند که دخترم ،دخترخوبیست،تجربه نشان داده که مادرانی که سطح استرس بالاتری دارند اشتباهات فرزندان راکمترتاب می آورندوبادیدن اشتباهات آنها گو اینکه برگ برنده ای در دست دارند بیشتر برفرزندان خود فشار می آورند.پس سعی کنید با رفتار درست وباملایمت زمینه تغییررفتار ایشان را فراهم آورید.شادکام باشید
!!دوست خوبم سلام
نامه ات را خواندم ،متاسفانه شرایط خوبی نداری،مثل اینکه مادرتان خیلی نگران شماهستند که اینگونه به شماسخت میگیرند
البته مشکل شماهم مثل همه مشکلات دیگر راهکارهایی دارد،اماقبل ازاینکه وارد قسمت اصلی نامه شما(جواب) بشوم به عنوان یک دوست ازشما خواهشی دارم وآن اینکه در انتخاب دوست خیلی مراقب باشید چراکه دوستان میتوانند در مسیرزندگی ما خیلی تاثیرگذارباشند علی الخصوص که این دوستی مربوط به دوران نوجوانی باشد!
به نظر من بهترین کاری که میتوانید انجام دهید بادرنظرگرفتن شرایط وایجادشرایط مناسب ،صحبت با مامانتان هست!میتوانیداز گذشته مادر از اوبپرسیدوپس ازایجادشرایط مناسب وایجاد فضای همدلی ،به مادرتفهیم نمایید که همانگونه که ایشان درگذشته تمایل به ارتباط بادوستان داشتند شمانیز اینک برای ارتباط بادوستان احساس نیاز میکنید
همچنین میتوانید به اتفاق مادر والبته پس ازجلب نظر مادر به یک مشاورکه مورداعتماد مادر هست مراجعه نمایید ونظر مشورتی اورا جویاشوید
اماشما ازهرراهی که بخواهید وارد شویدلازم هست نگاه مادر رابه خودتان مثبت نگاه دارید،اینگونه مادر شمابیشتر باشماکنار خواهند آمد،بهتر ست کاری کنید که مادر همچنان برسر این نظر بماند که دخترم ،دخترخوبیست،تجربه نشان داده که مادرانی که سطح استرس بالاتری دارند اشتباهات فرزندان راکمترتاب می آورندوبادیدن اشتباهات آنها گو اینکه برگ برنده ای در دست دارند بیشتر برفرزندان خود فشار می آورند.پس سعی کنید با رفتار درست وباملایمت زمینه تغییررفتار ایشان را فراهم آورید.شادکام باشید
....مشاورپرهیزکار