دختر هفده ساله ای هستم که در مقطع پیش دانشگاهی مشغول تحصیلم. پدرم علی رغم تمکن مالی، اصرار بر قبولی من در کنکور دارد. اخیراً دوست پسری برای خود انتخاب کرده ام. لطفاً مرا راهنمایی کنید.

پاسخ: 

دوست گرامی ! از این که پدرتان با نداشتن تمکن مالی برایتان امکان ادامه تحصیل را فراهم کرده و شما را تشویق به خواندن درس می کند، جای شکر گذاری و سپاس است و شما باید قدر چنین نعمتی را دانسته و رضایت خاطر او را فراهم آورید. توکل به خدا به همراهی کوشش و استفاده از تجربهء افرادی که موفق به کسب مدارج عالیه شده اند، می تواند در بهبود وضع تحصیلی تان تأثیر بگذارد و انسان تا قدر علم و ارزش آن را نداند، تشنه آن نخواهد شد. بسیاری از افراد کم استعداد و حتی کند ذهن ، با به کار بردن تلاش و پشت کار، به اهدافی که مدّ نظر داشتند رسیدند. در عین حال پدر بزرگوارتان نباید با اصرار بیش از حدّ از شما بخواهد به خواندن درس بپردازید. عموماً افرادی که در کنکور موفق می شوند، از معلومات گذشته خود که در طول دوره راهنمایی و دبیرستان بهره گرفته اند، در امتحان موفق می شوند. شما باید از پدرتان بخواهید وقت بیش تری در اختیارتان قرار داده و اصرار نداشته باشند حتماً در این تجربه موفق شوید، اگر چه موفقیّت در اولین تجربه برای افرادی چون شما امکان پذیراست . اشاره ای به دوستی با فردی نامحرم داشته اید که موجب تعجب و تأسف است . دختران در جامعه بسیار آسیب پذیرتر از پسران هستند و از علت های مهم چنین آسیبی را می توان ایجاد رابطه با نامحرم دانست؛ زیرا در لا به لای چنین روابطی، آن چه که حرف اول را می زند و برای مرد مهم تر از هر چیز است، رسیدن به خواهش های نفسانی است که دختر در مراحل اولیه ، آن را درک نکره و خیال می کند به محبوبی رسیده است و جز او کسی را نمی خواهد. در این جا دین و مذهب و عقل و اخلاق و حتی عرف جامعه جایی ندارد، ولی وقتی دچار آسیب شد، در آن صورت وجدان خفته بیدار می شود. جدای از عواقب خانمان سوز چنین دوستی ها، دنیای به این بزرگی، چون قفسی تنگ او را در خود جای می دهد، و البته وقتی صحبت و سخن از دوستی با پسر باشد، دیگر جایی برای فکر کردن و آرامش خیال و خواندن درس نمی ماند. بهتر است بپذیرید ارتباط با نامحرم ، بدون مجوز شرعی عاقبت خوشی نداشته و بنیان اخلاق و عفت و حیا را در هم می ریزد. دوست پسر داشتن ، در جامعه اسلامی معنایی ندارد. اسلام با آزادی به این معنی مخالف است، اما اگر این رابطه ها در قالب شرعی و دینی قرار گیرد، آزادی در آن قالب، حدّ و حصری ندارد و زن و مرد در سایه یک دیگر به آرامشی می رسند که در قرآن به صراحت از آن یاده شده است: "وَ مِنْ ءَایَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکمُ مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُواْ إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فیِ ذَالِکَ لاََیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون؛ واز نشانه های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تادر کنار آنان آرامش یابید، ودر میانتان مودت ورحمت قرار داد، در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکر میکنند."1 اگر تمایلی برای ازدواج دارید و قطع رابطه با او امکان پذیر نخواهد بود، بهتر است از ایشان بخواهید به خواستگاری شما آمده و شما را به عقد شرعی در آورد، تا تضمینی برای زندگی و آرامش خیالتان باشد. اگربهانه جویی کرد، معلوم می شود قصد ازدواج ندارد.