اگر فردی تمام عیوب ظاهری و باطنی شخص مقابل را ببیند و در عین حال او را دوست داشته باشد چطور؟

 پاسخ - از این آدم باید پرسید به چه چیز فرد مقابل دل بسته اید و اگر بگوید درنگاه اول عاشق او شده ام این قطعاً هوس است اگر ما هیچ معیار حقیقی نداشته باشیم هوس است. اما گاهی نیز یک حسنی را در شخصیت فرد مقابل به شما ارائه می کند ، چون همانطور که گفتیم عشق در خود عاشق متولد       می شود ولی نیازمند حسن بیرونی است . به عبارت دیگر می توان گفت تناسبی میان این دو فرد وجود دارد  این تناسب می تواند در محاسن یا در معایب باشد . این تناسب ایجاد جاذبه کرده است و این جاذبه باعث شده که تمایل رخ بدهد . در بسیاری از قصه های شرق و غرب عالم ، قصه های شهرزاد و انواع  رمان ها ، عشق های ظاهری که ما به آن عشق های مجازی می گوییم که خارج از مدار الهی حرکت می کند خیلی دیده شده است و گفته اند که به یک نگاه یک دل نه صد دل عاشق شد این عاشقی نیست بلکه تهمت عاشقی است . و اما به دل نشستن این است که طرف مقابل می گوید به دل من نشسته است اما شروع می کند دل خود را برای شما توصیف می کند ، یعنی ویژگی های مثبتی که انعکاس محاسن این آدم در قلب او است به شما ارائه می کند . دختر خانمی بود که به آقا پسری دل بسته بود این آقا پسر ویژگی های مثبتی داشت اما ویژگی های منفی جدی نیز داشت و مانند بسیاری از این مدل های هوس ، همیشه وعده می داد که یک روزی بالاخره به خواستگاری تو خواهم آمد و این روز معمولاً نمی رسید. در پیگیری های زیادی که دو خانواده خصوصاً خانواده دختر کرده بودند نهایتاً آقا پسر اقرار کرده بود که بله من معتاد هستم و نمی توانم اعتیاد خود را کنار بگذارم ولی این دختر خانم را خیلی دوست دارم . خانواده دختر خیلی خوشحال شده بودند و گفته بودند ما این عیب را به این دختر خانم می گوییم و او که طرف مقابل خود را سراپا حسن می بینید با شنیدن آن طبیعتاً منصرف خواهد شد . اما وقتی به آن دختر خانم گفتند که این آقا پسر معتاد است فکر می کنید چه جواب داد ؟ گفته بود که پس معلوم می شود که او واقعاً عاشق است حالا که عیب خود  را گفته و آبروی خود را پیش شما برده است من حتماٌ با او ازدواج می کنم . این در حقیقت آن چیزی است که ما به آن تهمت عاشقی می گوییم ، این دونفر با هم گفتگو ها و ارتباطات زیادی را داشتند که ازعادت و انس به یک ارتباط عاطفی رسیده بودند یعنی یک سرمایه گذاری عاطفی غلط در آنها رخ داده بود و این سرمایه گذاری باعث شده بود که وقتی این دختر خانم فرد دیگری را می بیند که شایسته تر است و ویژگی های مثبت این آدم را دارد باز هم می گوید نه من فلانی را می خواهم  یا آن آقا پسر همین را اعلام می کند.  متأسفانه امروز در جامعه ما این مسئله زیاد شده است چون عاشق شدن به یک مد تبدیل شده است . اجازه دهید همین جا یک انتقادی به بعضی از فیلم ها و سریال های تلویزیون خودمان بکنم در حقیقت در سیمای جمهوری اسلامی علی رغم همه زحماتی که دوستان می کشند و جنبه های مثبتی که دارند اما باز گاهی اوقات خیلی اوت می زنند . مثلاً در یک سریال بیست قسمتی در هیجده قسمت آن نشان می دهد یک آقا پسری که نامزد دارد به یک دختر خانم دیگری علاقه پیدا کرده است بعد در این هیجده قسمت نشان می دهد که اینها مدام با یکدیگرهستند و از لحاظ عاطفی با یکدیگر نگاه ردوبدل می کنند و ابراز محبت می کنند بعد در دو قسمت آخرنشان می دهد که کارآنها اشتباه بوده و می خواهند اشتباه خود را جبران کنند . به نظر شما بیننده ی جوان و نوجوانی که مقابل تلویزیون نشسته است آن هیجده قسمت را باور می کند یا این دو قسمت را ؟ با آن هیجده قسمت انس می گیرد و باور می کند که حتماً باید عاشق شد . در همین چندین هزار پیامکی که دوستان برای ما زده اند من دیده ام خیلی راحت مانند کسی که وارد محدوده طرح ترافیک می شود بعد کارت طرح ترافیک خود را به افسر نشان می دهد و می گوید من را جریمه نکن وقتی که سؤال می کنیم می گوید من به او علاقه دارم و عاشق هستم . یعنی عاشق بودن را مانند کارت طرح ترافیک مجوز عبور می داند ، چون مدام دیده و به شکل های مختلف برای او ترویج شده است . اشکال اصلی ما این است که فکر می کنیم  صرف گفتن، مشکل حل می شود. نه قطعاً تلویزیون باید کیاست بیشتری را داشته باشد . ما گاهی اوقات مدل های غلط ازدواج را ترویج می کنیم مانند برنامه های طنز که گاهی اوقات می خواهیم بگوییم این کلمات غلط است اما بسیار زیبا ادا می کنیم درست مانند بچه ای که حرف زشتی را زیبا بیان می کند و همه او را تشویق می کنند و می گویند یک بار دیگر این حرف را بزن . و آن برنامه طنز مقدار زیادی حرف غلط را بین مردم رایج می کند و اینها چیزهایی است که ما باید عیناً ببینیم .نمی توان در برنامه سمت خدا گفت اینها غلط است و شب احیاناً همان ها را ترویج کرد. کدام یک از اینها برای ازدواج مناسب است و کدامیک مناسب نیست: اختلاف سنی زیاد و غیر قابل جبران ؟ ما در این رابطه پیامک زیاد داشته ایم تحت این عنوان که پسر یا خانواده او سؤال کرده بودند ما دختر خانمی را برای ازدواج پیش بینی کرده ایم و این دختر خانم چهار سال ، شش سال ، هشت سال و بیشتر یا کمتر از ما بزرگتر است آیا برای ازدواج مناسب است یا خیر؟ من یک مدل اصلی ارائه می کنم تا دوستان بتوانند خودشان تصمیم بگیرند و یک خود ارزیابی کنند . در رابطه با دختر خانم ها معیار اصلی این است هرموقع دیدید سن دختر خانمی زیاد است یا از آقا پسر بیشتر است یا  احیاناً بطور متعارف رِنج عمومی سن ازدواج نیست ، به این دلیل روی ازدواج خط قرمز نکشید. بلکه به سن نشاط و شادابی آن دختر خانم نگاه کنید  ، یعنی اگر یک دختر خانمی است که سن بالایی دارد اما از لحاظ نشاط ده سال از سن خود پایین تر است ( نشاط به معنای شادابی و سلامت روحی ، خوش خلقی و خوش رفتاری است ) این فرد توانایی آن را دارد که یک زندگی خوب و موفق را داشته   باشد . در اینجا سن دیگر تعریفی ندارد یعنی شما نمی توانید بگویید تا چند سال بلکه باید خود نگاه کرده و سنجش کنید . من یک مثال پزشکی بزنم می گویند در سنین بالا افراد دچار فشار خون می شوند اما در چه سنی مشخص نیست ، مثلاً امکان دارد شما یک فرد هشتاد یا نود ساله پیدا کنید که اصلاً فشار خون ندارد پس نمی توانید محکوم کنید و بگویید بالای شصت سال عموماً سن فشار خون است . پس سن نشاط را نگاه کنید اگر سن نشاط آن دختر خانم با سن تقویمی این آقا پسر هماهنگی دارد مثلاً سن این دختر خانم در حال حاضر برای ازدواج سی و پنج سال است و سن این  آقا پسر بیست و هفت سال است اما سن نشاط این دختر خانم بیست وپنج یا بیست و هفت سال است این یکی از معیارهایی است که می تواند به آنها کمک کند که روی این مورد فکر کنند و زمینه های دیگر را نیز بررسی کنند . یعنی سن را به عنوان عاملی برای  حذف این دختر خانم در نظر نگیرند . و گاهی نیز امکان دارد بعضی از دختر خانم ها در سنین پایین تری ازدواج کنند ، اگر دیدید دختر خانمی سن او حدود هفده و هیجده سال یا احیاناً کمتر از این است نگویید که این بچه است و عقل او به زندگی نمی رسد و معلوم نیست بتواند زندگی را اداره کند ، افراد در سنین بالاتر ازدواج می کنند مشکل دارند وای به حال اینها . این نیز اشتباه است نگاه کنید به سن عقل این دختر خانمی که سن او پایین است . اگر یک دختر خانم در سن هفده سالگی است اما عقل و تدبیرو درایت او به یک آدم بیست و دو سه ساله می خورد بدانید این فرد آمادگی دارد و در مورد سن او مانعی نیست و باید بقیه عوامل را بررسی و جستجو کنیم .

مشاور: نیلچی زاده